به گزارش مشرق، سيد مصطفي هاشمي طبا در گفتوگو ايسنا، درباره شرايط كنوني فدراسيون فوتبال و تصميماتي كه ممكن است هر لحظه براي سيستم مديريتي آن در فاصله 6 ماه مانده تا برگزاري مجمع گرفته شود، اظهار كرد: حدود 16 ـ 17 سال پيش زماني كه اساسنامه فدراسيونها را مينوشتيم، فدراسيون فوتبال به عنوان نهادي كاملا مستقل ديده شد كه رييس آن از طريق مجمع به صورت هر چهار سال يك بار انتخاب ميشود. ما البته با سپردن رياست مجمع به رييس سازمان تربيت بدني سعي كرديم رابطه فدراسيونها را با سازمان تربيت بدني قطع نكنيم. هدف تنها همين بود و پيشبيني كرديم كه اگر مشكلي براي هر كدام از فدراسيونها پيش آمد با نظر رييس سازمان بتوان مجمع را تشكيل داد. اما بعد از آن كه بنده از رياست سازمان تربيت بدني كنار رفتم، حال جابجا شدم يا اخراج شدم، تغييراتي در اساسنامه به وجود آمد و در يكي از بندهاي آن به صراحت بيان شد كه رييس سازمان ميتواند رييس فدراسيون را بركنار كرده و براي آن سرپرست موقت بگذارد. در فوتبال چنين قانوني مخالف مقررات فيفا است و از آن به عنوان دخالت سياسيون در فوتبال تعبير ميشود. الان هم نميدانم بعد از آن كه فدراسيون ايران تعليق شد، در اساسنامه جديد اين بند را حذف كردند يا نكردند.
وي ادامه داد: عملكرد چند ساله اخير فدراسيون فوتبال نشان ميدهد كه دولت يا عوامل دولتي نظر خاصي بر فعاليتهاي اين فدراسيون دارند. آنها به جاي اين كه بگذارند خود اهالي فوتبال در اين فدراسيون كار كرده و مستقل باشند، به نوعي خواستهاند با هر بهانهاي كه ميتواند احساس مسئوليت، جلوگيري از بروز مشكلات يا ... باشد در بحثهاي مديريتي فدراسيون دخالت داشته باشند و همواره بر روي انتخاب رييس، ماندن او يا بركنارياش نظر داشتند. اما اين به هيچ وجه شايسته ورزش ايران نيست!
رييس اسبق سازمان تربيت بدني تاكيد كرد: دولتيها بايد بگذارند كه فدراسيونها راهشان را خودشان پيدا كنند و به عنوان نهادي مستقل ادامه حيات بدهد. نبايد فراموش كرد كه هيچ كدام از تمهيدات فكري، نظري و كاربردي سازمان تربيت بدني منجر به ارتقاي فوتبال از طريق فدراسيون نشده است. پيشرفت در فوتبال و فدراسيون ما با چنين مكانيزمهايي حاصل نميشود.
وي با اشاره به اهميت نقش مجمع فدراسيون فوتبال افزود: مجمع فدراسيون بايد هيات مديره داشته و همواره عملكرد فدراسيون را زير نظر داشته باشد. مجمع بايد مسئوليت پذير باشد و اعضايش تجربههاي لازم را در فوتبال داشته باشند. اين كه اكنون براي استعفا دادن رييس فدراسيون فشارهاي وجود دارد يا ندارد را نميدانم، اما رويهاي كه احساس ميشود به هيچ وجه مناسب نيست.
وي در پاسخ به اين سوال كه فكر نميكنيد مجمع فدراسيون فوتبال اهميتي به عملكرد اين فدراسيون نداده و در مواقع اضطراري همتي براي تشكيل آن ديده نميشود، اظهار كرد: وقتي مجمع احساس كند كسي آنها را دور ميزند و خودشان را هيچكاره ميبينند، طبعا احساس مسووليت نميكنند. وقتي مجمع ببيند حرفها و نظرهايش راهي از پيش نميبرد، به چنين روزي هم ميافتد.
هاشمي طبا در واكنش به اين كه فكر نميكنيد همان قانوني كه سالها پيش در نظر گرفتيد و طبق آن رياست مجامع فدراسيونها به رييس سازمان تربيت بدني سپرده ميشود، مساله دخالت سازمان در فدراسيون فوتبال را به اين وضعيت رسانده است و آيا بهتر نيست همان ارتباط نيم بند هم در اساسنامه فدراسيونها حذف شود؟ تصريح كرد: اين پيشنهاد بدي نيست، چرا كه فكر ميكنم هر چقدر فدراسيونها مستقلتر باشند و بيشتر احساس مسئوليت كنند ميتوانند خدمات بيشتري را ارائه كرده و توفيقات بهتري كسب كنند. مادامي كه فدراسيونها را تحت هر قانون يا بندي به سازمان تربيت بدني متصل كنيم، فدراسيون مربوطه وابسته خواهد شد و به طور طبيعي اين وابستگي مشكلات بعدي را هم به وجود ميآورد. من هم معتقدم اگر آن بند يا بندهاي شبيه به اين در اساسنامه برداشته شود به سود فدراسيون فوتبال خواهد بود؛ به ويژه الان كه وزارت ورزش و جوانان تشكيل شده و اين وزارتخانه كارهاي زيادي خواهد داشت. از اين رو به عنوان پشنهاد ميتوان رياست مجمع را به رييس كميته ملي المپيك سپرد.
معاون اسبق رييسجمهور در دولت ششم تاكيد كرد: دولت فكر نكند با دخالتهايش ميتواند باعث كسب نتايج بهتر در فوتبال شود. شايد آنها دوست داشته باشند ايران مثلا قهرمان آسيا شود و با اين هدف در بحث انتخاب سرمربي تيم ملي با تصور درايت و عقل بيشتر، دخالت كرده و فشارهايي را بر فدراسيون وارد كنند، غافل از اينكه تصورشان خيالي بيش نيست. اعضاي مجمع در آستانه برگزاري جلسه چند ماه آينده بايد ببينند اگر اساسنامه ايراداتي دارد، آنها را اصلاح كنند. قوانين بايد به گونهاي باشد كه رييس فدراسيون و هيات رييسه همواره خود را مورد سوال و تحت نظارت مستمر مجمع ببينند. از طرفي قدرت دخالت مجمع هم مستقل از دخالت دولت يا عوامل دولتي باشد، مگر آنكه اعتقادي به تصميميهاي نظامهاي جمعي وجود نداشته باشد و فعاليتها در نهايت به شخص خاصي منسوب شود؛ هرچند اين ديدگاه در ورزش امروز جهان كاملا منسوخ شده است.
وي در پاسخ به اين سوال كه چه شخص يا گروهي صلاحيت تشخيص تشكيل مجمع را دارد، خاطرنشان كرد: شخص رييس مجمع ميتواند در مواقع لزوم دستور تشكيل مجمع را با دستور كار مشخصي صادر كند. يا اينكه برحسب عملكرد فدراسيون در مقاطع مختلف، تعدادي از اعضا درخواست تشكيل مجمع را به رييس ارايه كند كه اگر درخواستها به تعداد مشخصي برسد، رييس وظيفه دارد جلسه را تشكيل دهد.
هاشميطبا در ارزيابياش از علت عملكرد ضعيف فدراسيون فوتبال گفت: علت اصلي ضعف فدراسيون فوتبال عدم انسجام مديريت آن است. در اين فدراسيون با همه مسايل آنطور كه بايد جدي برخورد نميشود و تصميمات برآمده از يك سيستم نبوده و بيشتر سليقهاي است. با اين رويه در بسياري از مسايل تدابير خاص اتخاذ نشده و از كنارشان به سادگي عبور ميشود.
وي در پاسخ به اين سوال كه برخي اشكالات اساسنامهاي در فدراسيون به عنوان مثال عدم اختيار رييس براي انتخاب نايب اولش، ميتواند در سيستم مديريتي كار چندگانگي بوجود آورده و سرانجام كار به اينجا برسد، گفت: قوانين در كشورهاي مختلف فرق ميكند. معمولا در مجمع رييس و دبيركل فدراسيون انتخاب ميشود. اما فكر نميكنم يكي از دلايل مهم مشكلات فدراسيون اين مساله باشد. وقتي مديريت منسجم نباشد اين مشكل هم بيشتر به چشم ميآيد. البته بنده منكر چنين ايرادي اساسنامهاي و اينكه ميتواند مشكلاتي را در سيستم مديريتي فدراسيون بوجود آورد نيستم اما نه به آن تعبير كه اگر اين ايراد حل شود، همه چيز درست خواهد شد.
هاشميطبا با اشاره به اهميت نقش رييس فدراسيون، تاكيد كرد: من نقش شخص رييس در اداره فدراسيون و بكارگيري مسوولان مختلف را حدود 75درصد ميدانم. تجربه نشان داده كه توانمنديهاي مديريتي رييس فدراسيون خيلي مشكلات را حل خواهد كرد. حداقل ميتوان در انتخاب روساي پستهاي مهم و كليدي تاثير اين نقش را ديد. اگر او مسووليتهاي مديريتياش را خوب و قاطع انجام دهد، بيشك در تعامل با افراد مختلف در مجموعه فدراسيون و حتي آنهايي كه خودش در انتخابشان نقش نداشته موفقتر خواهد بود.
رييس اسبق سازمان تربيت بدني در پاسخ به اين سوال كه آيا با وضعيت فعلي آيا بهتر است مجمع در تاريخ مقرر يعني 6 ماه ديگر برگزار شود يا بنابر اضطرار بهتر است در مقطع فعلي اين اتفاق بيافتد، اظهار كرد: متاسفانه روال فعلي، دخالت سازمان در امور فدراسيون است. اگر اين رويه ادامه داشته باشد، خيلي فرقي نميكند كه مجمع در چه زماني برگزار شود. بايد ديد عباسي وزير ورزش و جوانان چطور عمل خواهد كرد. تا زماني كه سازوكار بر دخالت وزارت ورزش در مسووليتهاي فدراسيون باشد و حتي در گذشته ديده شده نهادي بالاتر از سازمان تربيت بدني هم در كار فدراسيون دخالت كرده است، مشكلاتي كه در بحث وظايف مجمع وجود دارد، به وقت خود باقي خواهد ماند. 6 ماه در عمر يك فدراسيون زمان زيادي نيست و مهمتر آن است كه از الان تصميم بگيرند دخالتي در كار نباشد تا داوطلبان خودشان را آماده حضور در انتخابات مجمع كنند.